تاثیر شاخص های محیط کار بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران بخش های اورژانس و غیر اورژانس | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مجله اصول بهداشت روانی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مقاله 7، دوره 12، شماره 47، مهر 1389، صفحه 19-612 اصل مقاله (220.58 K) | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22038/jfmh.2010.1043 | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسنده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
سیده نگار اسعدی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
استادیار گروه طب کار، دانشگاه علوم پزشکی | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
چکیده | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
: سلامت روان در پزشکان و پرستاران اثر قابل توجهی در سلامت جسمی وروانی بیماران ایشان دارد. لذا بر آن شدیم تا اثرات شاخصهای محیط کار را بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بخشهای اورژانس را در مقایسه با سایر بخشهای بیمارستانی بررسی نماییم. روشکار: این مطالعهی مقطعی در سالهای 88-1387 در بیمارستانهای دانشگاهی شهر مشهد انجام گرفت. 107 نفر از پزشکان و پرستاران با روش نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس انتخاب و در دو گروه شاغل در اورژانس و شاغل در سایر بخشهای بیمارستانی دستهبندی شدند. سپس پرسشنامههای سلامت روان، چک لیست اختلال استرس پس از سانحه، مقیاس محیط کار و پرسشنامهی اطلاعات جمعیتشناختی را تکمیل نمودند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS نسخهی 5/11 و آزمونهای تی، منویتنی و مجذور خی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتهها: متوسط نمره پرسشنامهی سلامت روان، مقیاس محیط کار و چک لیست اختلال استرس پس از سانحه در دو گروه اختلاف معنیداری نداشت (05/0P<)، در حالی که گروه شاغل در اورژانس تجربهی صدمات شغلی بیشتری داشتند (008/0=P). نتیجهگیری: کار در اورژانس حتی با وجود تجربهی بیشتر صدمات شغلی، بر سلامت روان پزشکان و پرستاران تاثیر منفی نداشت. | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
کلیدواژهها | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
پرستاران؛ پزشکان؛ سلامت روان؛ محیط کار | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصل مقاله | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
محیط کار در واقع محیطی با تمام شاخصهای اجتماعی آرنتز[1] با مطالعهای بر روی پزشکان دریافت که 25 درصد از ایشان بعد از پایان کار قادر نبودند که افکار مربوط به شغل خود را در ساعات غیراداری متوقف نمایند و 8 درصد ایشان به خاطر تنش کاری معتاد شده بودند. همچنین دریافت که بین تنش شغلی و اعتیاد در پزشکان ارتباط وجود دارد (5). گاپی وگوتریج[2] نشان دادند که 85 درصد میزان تنش در پرستاران ناشی از بار کاری سنگین است، 55 درصد به دلیل ارتباط ضعیف با سوپروایزر و 43 درصد نیز به دلیل عدم رابطهی خوب و مناسب با همکاران بوده است (6). دالندر[3] و همکارانش گزارش کردند که ارتباط درست و مناسب با سوپروایزر و کارمندان نقش مهمی در سلامت شغلی کارمندان داشته است به طوری که تنشهای شغلی را به نحو موثری کاهش میدهد (7). شناسایی عوامل تنشزای محیط کار میتواند کمک بزرگی به شناخت خطرات کاری کارکنان بهداشتیدرمانی نماید و شاید بتوان با اصلاح شرایط محیط کار و اقدامات مطلوب از ایجاد بیماریهای روانپزشکی در این گروهها جلوگیری و با درمان مناسب از مشکلاتی نظیر از کارافتادگی آنها پیشگیری نمود. مطالعات متعددی در خارج از ایران انجام گرفته است که نتایج قابل توجهی در زمینهی تاثیر محیط کار بر سلامت روان کارگران و کارمندان داشتهاند که انجام چنین مطالعاتی در ایران به دلیل کمبود، ضروری به نظر میرسد. هدف از این مطالعه، مقایسهی تاثیر شاخصهای محیط کار بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در بخشهای اورژانس با سایر بخشهای بیمارستانی میباشد. از نتایج حاصل از مطالعهی حاضر میتوان جهت شناسایی هر چه بهتر عوامل تنشزای محل کار و تصمیم برای اصلاح آنها استفاده نمود. امید است که از این طریق، زمینه مطالعات گستردهی بعدی فراهم آید.
روشکار تحقیق حاضر یک مطالعهی مقطعی است که در سال های 88-1387 در دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام گرفته است. حجم نمونه با استفاده از مطالعات قبلی با در نظر گرفتن α مساوی 05/0،P برابر با 50 درصد و d در حدود 13/0 برای گروه پزشکان وپرستاران شاغل در اورژانس 57 نفر و برای گروه شاغل در سایر بخشها 50 نفر محاسبه شد، نمونهگیری به روش غیراحتمالی در دسترس انجام شد. پزشکان و پرستاران شاغل در بخش اورژانس و پزشکان و پرستاران شاغل در سایر بخشهایبیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی مشهد با سابقهی حداقل شش ماه کار در اورژانس و سایر بخشها، نداشتن سابقهی بیماری روانپزشکی و یا بیماری روانپزشکی فعال و داشتن رضایت برای شرکت در مطالعه واجد معیارهای ورود به مطالعه بودند. رضایت به صورت شفاهی از تمام شرکتکنندگان گرفته و برگهی رضایت آگاهانه نیز همراه پرسش نامهها داده شد. پرسش نامهها شامل پرسش نامهی سلامت عمومی[4] (GHQ)، چکلیست اختلال استرس پس از سانحه- نسخهی غیرنظامی[5] (PCL-C)، نمرهبندی تنشهای محیط کار[6] (WES) و پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی بود. GHQ با 28 آیتم برای بررسی آمادگی فرد برای ابتلا به اختلالات روانپزشکی است که در این زمینه کاربرد وسیعی دارد (8). همچنین PCL برای تشخیص بیماران دچار اختلال استرس پس از سانحه مفید است (9). پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی ضمن داشتن سئوالات دموگرافیک، سایر اطلاعات مورد نیاز مطالعه از جمله سابقهی ترومای شغلی (مشاهدهی بیماران بدحال و مصدوم و یا وقوع حادثه در محل کار برای خود یا همکاران) را نیز بررسی مینمود. پرسشنامهی سلامت عمومی شامل 28 سئوال است که از صفرتا 3 نمرهدهی میگردد و نمرهی بالاتر از 28 آمادگی برای ابتلا به یک اختلال روانپزشکی مانند افسردگی، اختلالات اضطرابی، اختلالات روانتنی و اجتماعی را مطرح مینماید (8). همچنین میتوان از میانگین نمرات برای مقایسهی گروههای مطالعه و بررسی ارتباط با نمرات پرسشنامهی بررسی محیط کار کمک گرفت.
نتایج پس از بررسی از بین پرسشنامههای برگشت داده شده از گروه پزشکان و پرستاران شاغل در اورژانس در نهایت 57 سری پرسشنامه و از گروه پزشکان و پرستاران شاغل در سایر بخشهای بیمارستانی50 سری پرسشنامهی تکمیل شده، مورد تحلیل قرار گرفت. متوسط سن در گروه پزشکان و پرستاران اورژانس 58/7±91/31 سال و در گروه پزشکان و پرستاران سایر بخشها 17/10±20/34 سال و مدت اشتغال در گروه شاغل در اورژانس 66/7±10/6 سال و در گروه پزشکان و پرستاران سایر بخشها 25/9±89/7 سال بود که اختلاف هیچ یک از این موارد، معنیدار نبود (426/0=P، 756/0=P) در سابقهی روبهرو شدن با بیماران بدحال، حوادث شغلی و تروما در محل کار برای خود و همکاران، افراد شاغل در اورژانس ترومای شغلی بیشتری را تجربه کرده بودند (008/0=P). نمرهیGHQ بالای 28 در گروه شاغل در اورژانس در 14 نفر و در گروه شاغل در سایر بخشها در 9 نفر به دست آمد (41/0=P). PCL-C با نمرهی بیشتر از 50 در 3 نفر از گروه پزشکان وپرستاران اورژانس و در 2 نفر از گروه پزشکان و پرستاران سایر بخشها مشاهده شد (1=P) که این امر حاکی از عدم تفاوت معنیدارتعداد افراد با نمرههای مشکوک به بیماری در دوگروه مورد مطالعه است. متوسط نمرهی GHQدرگروه پزشکان وپرستاران اورژانس 63/12±24/22 ودرگروه پزشکان و پرستاران سایر بخشها 55/10±80/21 و متوسط نمرهیPCL-Cدرگروه پزشکان و پرستاران اورژانس 60/11±43/27 و در گروه پزشکان و پرستاران سایر بخشها 79/9±67/25 بود که در هیچ یک از موارد فوق، اختلاف معنی داری بین دو گروه یافت نشد (680/0=P، 372/0=P). متوسط نمرهیWES برای گروه پزشکان و پرستاران اورژانس در هر یک از آیتمها عبارت بودند از: شرکت داشتن در کارها 40/16±78/77، همکاری با سایر کارکنان 21/18±30/77، برخورداری از حمایت رئیس و مسئول مافوق 05/30±48/63، اختیار داشتن در محل کار 99/25±40/62، درک درست از مسئولیت سپرده شده 04/17±42/80، فشار کاری 21/24±98/72، وضوح وظایف 85/20±69/72، تحت نظر بودن 29/25±73/56، نوآوری در کار 64/25±73/46 و راحتی جسمی در محل کار 02/28±75/38. همین نمره برای گروه پزشکان و پرستاران سایر بخشها در مورد هر یک از آیتمها به قرار زیر بود: شرکت داشتن در کارها 51/20±82/72، همکاری با سایر کارکنان 71/18±06/75، برخورداری از حمایت رئیس و مسئول مافوق 67/28±19/59، اختیار داشتن در محل کار 24/28±63/55، درک درست از مسئولیت سپرده شده 53/25±42/71، فشار کاری 35/26±57/69، وضوح وظایف 28/27±38/65، تحت نظر بودن 63/27±86/60، نوآوری در کار 84/26± 02/44 و راحتی جسمی در محل کار 59/31±59/46که در مقایسهی بین دو گروه اختلاف هیچ کدام از آیتمها معنیدار نبود (جدول 1). در بررسی ارتباط بین نمرهیGHQ که سلامت روان افراد مورد مطالعه را سنجیده است و هر یک از آیتمهای آزمون WES که معرف آیتمهای تعیینکنندهی تنش شغلی بودند، نمرهیGHQ در گروه شاغل در اورژانس با آیتمهای اختیار داشتن در محل کار با ضریب همبستگی 348/0- و سطح معنیداری 011/0، نوآوری در کار با ضریب همبستگی 339/0- و سطح معنیداری 014/0، راحتی جسمی در محل کار با ضریب همبستگی 459/0- و سطح معنیداری 001/0 ارتباط عکس داشت، یعنی افزایش نمرهیGHQ که در خطر بودن سلامت روان افراد مورد مطالعه را سنجیده است ارتباط عکس با آیتمهای اختیار داشتن در محل کار، نوآوری در کار و راحتی جسمی در محل کار داشته است و افرادی که اختیار بیشتری داشتند، درکار خود از نوآوری بیبهره نبودند و راحتی جسمی یا فیزیکی بیشتری داشته، از سلامت روان بهتر و بیشتری برخوردار بودند. با آیتم برخورداری از حمایت رئیس و مسئول مافوق ارتباط عکس و با فشار کاری ارتباط مستقیم داشت و افرادی که از حمایت رئیس خود برخوردار بودند سلامت روان بیشتری داشتند (با ضریب همبستگی 357/0- و سطح معنیداری 015/0). همچنین افزایش نمرهیGHQ ارتباط مستقیم با آیتم فشار کاری دارد و هرچه فشار کاری بیشتر باشد نمرهی GHQ نیز افزایش مییابد (با ضریب همبستگی390/0+ و سطح معنیداری 007/0).
جدول 1- مقایسهی میانگین نمرات آزمونها بین دو گروه پزشکان و پرستاران شاغل در اورژانس و شاغل در سایر بخشها
بحث و نتیجهگیری همانطورکه ازنتایج پژوهش برمیآید متوسط نمرهی GHQ و PCL-C در دو گروه مورد مطالعه، اختلاف معنیداری نداشت (680/0=P، 372/0=P). باوجودیکهنمرهیPCL-C GHQ, در گروه پزشکان و پرستاران شاغل در اورژانس بیشتر از گروه شاغل در سایر بخشها بود و سابقهی ترومای شغلی در گروه شاغل در اورژانس در حد معنیداری بیشتر بود (008/0=P) و با توجه به نوع کار در اورژانس میتوان انتظار این نتایج را هم داشت، لیکن این موضوع باعث نشده است که نمرهی PCL-C بیش از حد طبیعی باشد و یا در حد معنیداری بیش از گروه دیگر شود. با بررسی عوامل محیط کار که توسط پرسشنامهی WES تعیین شده است، مشخص گردید که در بخش اورژانس تناسب این عوامل باعث عدم تاثیرگذاری منفی این محیط بر سلامت روانی پزشکان و پرستاران شاغل در آن شده است. در مطالعهی چان و هوک [7]مشخص شد که به طور کلی محیط کار اورژانس نتوانسته است بر سلامت روان پزشکان و پرستاران شاغل درآن تاثیرمنفی بگذارد و حتی تاثیر آن برسلامت روان پرستاران کمتر ازتاثیر بر سلامت روان پزشکان بوده است. همچنین مشخص شد که درک درست از مسئولیت سپرده شده تاثیر مثبتی از نظر روانی بر پزشکان شاغل در بخش اورژانس بیمارستانها داشته است. همچنین سایر موارد بررسی شده در پرسشنامهی WES در مطالعهی ایشان تاثیر قابل ملاحظهای از اثر محیط کار اورژانس بر روانپزشکان و پرستاران را مشخص ننمود (10)، نتایج این مطالعه تا حد زیادی به مطالعهی حاضرنزدیک است و تنها مطالعهای است که روش اجرای مشابهی در این خصوص دارد. در مطالعه بنت[8] و همکاران، سطوحی از افسردگی و اضطراب به ترتیب در 10 و 22 درصد از کارکنان آمبولانسهای اورژانس نشان داده شد که در این مطالعه نیز نظیر مطالعهی حاضر از پرسشنامههای سلامت عمومی روان وبررسی اختلال استرس پس از سانحه استفاده شده است. البته به نظر نمیرسد این مطالعه چندان تاثیر محیط کار را نشان داده باشد (12). در مطالعهی واگنر[9] و همکاران که بر روی کارکنان همچنان که از نتایج مطالعهی حاضر برمیآید هر چند شاغلان در بخش اورژانس ترومای بیشتری را با توجه به مشاهدهی بیماران بدحال و سابقهی حوادث شغلی برای خود و همکارانشان تجربه نمودهاند، لیکن ارتباطی بین نمرهی PCL-C با بخش محل کار آنها در بیمارستان یافت نشد. در بررسی ارتباط نمرهی GHQ که سلامت روان شاغلان را مورد ارزیابی قرار داده است با آیتمهای WES که به بررسی عوامل شغلی تاثیرگذار بر سلامت روان میپردازد، در گروه شاغل در اورژانس با سطح سلامت روانی بهتر، نمرهی آیتمهای اختیار داشتن در محل کار، نوآوری و راحتی جسمی در محل کار نیز افزایش داشته است. سوارد[10] نشان داد که اگر افراد شاغل خصوصا افرادی نظیر پزشکان و پرستاران بخش اورژانس بیمارستانها که شغل حساسی دارند، در وقت مقتضی قدرت اختیار و تصمیمگیری را به حد کافی نداشته باشند دچار نوعی تنش روانی شغلی میگردند که میتواند به مرور زمان آنان را مستعد ابتلا به بیماریهای جسمی و روحی متعددی نموده و اشتیاق ادامه به کار معمول را از آنان بگیرد (3)، نتایج مطالعهی مذکور تا حد زیادی به مطالعهی حاضر نزدیک است. گاپی وگوتریج نیز در تحقیق خود نشان دادند که درصد بالایی از تنش در پرستاران ناشی از فشار کار، ارتباط ضعیف با سوپروایزر و و عدم همکاری با همکاران بوده است (6). به هر حال تنش شغلی در اورژانس به دلیل شرایط آن واحتمال ایجاد تروماهای شغلی همیشه مد نظر است، لیکن با اثرات مثبتی که به دلیل اختیار و توانایی بیشتر در تصمیمگیری در اورژانس، امکان اجرای نوآوری در کار و رسیدگی به بیمار، درک اهمیت وظیفه و مسئولیتپذیری ایشان وجود دارد، شرایط برای کار در اورژانس تعدیل شده واز سایر تنشهای روانی در محیط کار کاسته میشود و میتوان پویایی و فعالیت سالم را در این شاغلان انتظار داشت (16،17). سایر موارد که در سایر مطالعات نیز به آنها اشاره شده است نظیر همکاری و هماهنگی با همکاران در محل کار و حمایت مسئول بالاتر و وضوح وظایف سپرده شده نیز تا حدی [1]Arnetz [2]Guppy and Gutteridge [3]Dallender [4]General Health Questionnaire [5]Post Traumatic Stress Disorder Checklist-civilian version [6]Work Enviroment Scale [7]Chan and Huak [8]Bennett [9]Wagner [10]Seward
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مراجع | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
1. Fiedler N, Stein LB. Psychosocial stressors and psychiatric disorders in the workplace. In: Rosen Stock L. (editor). Clinical occupation and environmental medicine. 2nd ed. Philadelphia: Elsevier Sounder; 2005: 686-94. 2. Teasdale EL, Deahl MP. Mental health and psychiatric disorders. In: Palmer KT, Cox RA, Brown I. (editors). Fitness for work the medical aspects. 4th ed. Oxford: Oxford press; 2007: 168- 197. 3. Seward JP. Occupational stress. In: La Dou J. (editor). Current occupational and environmental medicine. 3rd ed. London: McGrow Hill; 2004: 603-18. 4. Mowardi BH. Aspects of the impaired physician. In: Farber B. (editor). Stress and burn out in the human service professions. 1st ed. New York: Pergamon; 1983: 10-1. 5. Arnetz B. White collar stress: What studies of physicians can teach us. Psychother Psychosom 1991; 55: 2-4. 6. Guppy A, Gutteridge T. Job satisfaction and occupational stress in UK general hospitals nursing staff. Work Stress 1991; 5: 315-23. 7. Dallender J, Nolan P, Soares J, Thomsen S, Arnetz B. A comparative study of the perceptions of British mental health nurses and psychiatrist of their work environment. J Adv Nurs 1999; 29: 36- 43. 8. Goldberg D. Manual of the general health questionnaire. 1st ed. Windsor: NFER, Nelson; 1978: 1-2. 9. Weathers FW, Litz BT, Herman DS, Hoska JA, Keane TM. The PTSD checklist: Reliability, validity and diagnostic utility. Proceeding of the Annual Meeting of the International Society for Traumatic Stress Studies; 1993; San Antonio, TX; 1993: 32-4. 10. Chan AO, Huak CY. Influence of work environment on emotional health in a health care setting. Occup Med 2004; 54: 207-12. 11. Moos RH, Billings AG. Understanding and improving work climates. In: Jones JW, Steffy BD, Bray DW. (editors). Applying psychology in business: The handbook managers and human resource professionals. 1st ed. Lexirgton, MA: DC Health; 1991: 57-62. 12. Bennett P, Williams Y, Page N, Hood K, Woollard M. Levels of mental health problems among UK emergency ambulance workers. Emerg Med J 2004; 21: 235-6. 13. Wagner D, Heinrichs M, Ehlert U. Prevalence of symptoms of posttraumatic stress disorder in German professional firefighters. Am J Psychiatry 1998; 155: 1727-32. 14. McFarlane AC, Bryant RA. Post traumatic stress disorder in occupational settings. Occup Med 2007; 57: 404-10. 15. Emsley R, Seedat S, Stein D. Posttraumatic stress disorder and occupational disability. J Nerv Ment Dis 2003; 191: 237-41. 16. Kendall E. Occupational stress. Work Cover Western Australia 2000; 1: 150-8. 17. CDC stress at work. [cited 2010 May 30]. Available from: URL; http://www.cdc.gov /niosh/topics/stress/htm | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 8,899 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 2,218 |